خدا مهربان است
می خواهم امروز با شما در مورد علت وجود شرارت پیرامون جمعهای انسانی صحبت كنم.
1. علت وجود شرارت در پیرامون ما، میدانهای مغناطیسی آزاردهنده ای است كه در نتیجهء تبادلات غلط انرژی ما بین انسانها بوجود می آید. اما ما به عنوان واحدهای مستقل انسانی چگونه می توانیم این موقعیت شرارتبار را تغییر دهیم؟ در تعالیم باطنی اعتقاد بر این است كه هر انسانی با پیاده كردن فرمول پیشگیری از خلق افكار آزاردهنده و آسیب رسان در ذهن خویش، قادر به تغییر این موقعیت خواهد بود.
بنابراین بهتر است ما خود را از این زاویه مورد بررسی قرار دهیم. بدین معنا كه از این لحظه ببعد تمامی كارها و افكار روزانهء خود را بگونه ای كنترل كنیم كه نیروی آزاردهندهء موجود در آنها به صفر رسد. برای این كار لازم است « تمرین كنیم » زیرا ما در طول زندگی خود انسانهایی واكنشی بوده ایم كه همواره خلق و خوی مان تحت تاثیر شرایط بیرونی بشدت تغییر میكند اما اگر بیاموزیم میزان اثرگذاری عواطف خویش را بر دیگران بررسی نمائیم و اجازه ندهیم هر گونه تنزل در خلق و خوی و واكنش عاطفی ما، به دیگری آسیب رساند و بطور متقابل، اجازه ندهیم نوسانات شدید ناشی از رفتارهای اطرافیان مان در حوزهء عاطفی و آگاهی ما وارد شود؛ در این صورت است كه اجازهء رشد سریع قارچهای شرارت را نخواهیم داد و در حقیقت بستری مناسب برای تكثیر نیروی تفرق و بوجود آمدن موقعیت آزاردهنده، بوجود نخواهدآمد. بیاد داشته باشید كه حتی در فضاهای باطنی و معنوی نیز، شور و اشتیاق شدید و موضع گیریهای غلیظ معنوی كه به غلط راهبری شده اند، به راحتی موجب ایجاد فضاهایی خواهند شد كه افراد از لحاظ عاطفی آسیبهایی غیر قابل جبران به یكدیگر خواهند رساند و متاسفانه همین امر است كه بسیاری از فضاهای معنوی و مدارس باطنی را زیر سوال میبرد. بنابراین نه تنها باید مراقب گرایشات غلط درونی خویش باشید بلكه باید مراقب چگونگی بكارگیری فضائل درونی خود نیز باشید.
اگر آهنگ اصلی زندگی شما بر اساس آزار دادنِ دیگران نواخته می شود، بهتر است قبل از اِعمالِ هرگونه نظم و انضباطی در زندگی خویش، چگونگی ایجاد هارمونی در رفتارهای فردی و شخصی خود را بررسی كنید. پالایش شدیدی كه در اثر تلاش ما برای آزار ندادن دیگران بوجود می آید، بطور قطع موجب زدودن مراتب آگاهی غلط خواهد شد...
بنابراین ، از شما می خواهم كه موضوع آزار ندادن یكدیگر و بخصوص همراهان خویش ، را بدقت بررسی نمائید زیرا اگر شاگردی موفق شود به این درجه از جایگاه خود در مسیر تكاملی دست یابد، تمامی حد و مرزهایی كه او را متوقف ساخته اند، از میان بر خواهد داشت.
شاید برخی از شما ندانید كه افكار و اعمال و سخنان آزار دهنده چه هستند؟ انرژی آزار دهنده، بر اساس خودخواهی و تمركز انسان بر «منِ مادونِ» خویش شكل می گیرد و معرف نیروهایی است در جهت ارضای نفس و خودمحوری شدید و نگرشی اغراق آمیز نسبت به شخصیت و توانائیهای ما، شكل می گیرد.
انسانی كه با رفتار خود به دیگران آسیب روانی و عاطفی نمیرساند، انسانی است كه حضور او در همه جا احساس می شود و به عنوان موجودی آگاه زندگی میكند كه در سرشت او نیروی عشق و معرفت وجود دارد و شیوهء زندگی او دارای جامعیتی است كه همهء انسانها را در بر می گیرد و كسی است كه تمامی اشكال گوناگون زندگی برای او یكسان هستند و می داند در میان همین تجلیات گوناگون است كه نور حقیقی پنهان شده است و تمامی تجلیات عالم در حقیقت تجلی یك موجود یگانهء لایتناهی هستند. بازتاب چنین شناختی را در رفتار انسانی خواهیم دید كه بدون هیچگونه چشم داشتی در صدد برطرف نمودن نیازهای همراهان خویش، اقدام می نماید.
انسانی كه آزار دهنده نباشد، سكوت می كند ـ سكوتی كه حاصل خودخواهی و خودبینی نیست.
انسانی كه آسیب رسان نباشد، بلافاصله در برابر نیازهای جمع باطنی و نوع بشر پاسخگو خواهد بود و این یكی از شاخصهای انسانهای كبیر است كه قادرند به ریشه های درونی رفتارهای ناهنجار بیرونی افراد پی ببرند و از زاویهء معرفت و حكمت خویش، بطور واقعی همراهان خود را راهنمایی كنند و در سختی به آنها یاری رسانند.
انسانی كه در افكار و رفتار خود مهربان است، در قضاوتهای خود بسیار محتاط خواهد بود، حرفهای اضافه نمی زند و قابلیت جلوگیری از اعمال و رفتار شتابزده را دارد و در حقیقت معرف روحی است كه دیگران را به باد نكوهش و انتقاد نمی گیرد. درنتیجه معبری امن جهت عبور و مرور نیروهای عشق حقیقی و انرژیهای معنوی خواهد بود كه شخصیت فیزیكی انسان را درخشان می سازند و او را به سمت عملكردی صحیح راهبری می كنند.
2. رسیدن به درجهء آزار ندادنِ همراهان، در معنای مثبت آن (نه در معنای منفی) به مفهوم گام برداشتن در آن طریقی است كه انسان را به آستانهء دروازهء وصل میرساند. شاید در ابتدای شنیدن آموزشی كه پیرامون موضوع «آزار ندادن یكدیگر» وجود دارد، تصور كنید كه این موضوع زیاد هم حائز اهمیت نمی باشد و وارد ساختن موضوع وصل در این بحث موردی ندارد.
اما كسی كه چنین می اندیشد، باید بداند كه موضوع بحث ما آن بی آزاری نیست كه حاصل ضعف رفتاریِ انسان هایی است كه كمبود محبت دارند و حوصلهء هیچگونه دردسر و ماجراجویی را ندارند، زیرا اینگونه افراد در حقیقت درگیر وجه منفی «آسیب نرساندن به دیگران هستند» اما خود از درون ذوب میشوند و تمامی هارمونی درونی خویش را نابود می سازند و درنتیجه افرادی ناآرام خواهند بود. بلكه منظور نظر ما، آن بی آزاریِ مثبتی است كه حاصل هوشمندی و اندیشهء خیر و سیطرهء بر نفس و ادراك صحیح قوانین هستی است و انسان در نتیجهء آن دارای عملكردی متوازن خواهد شد.
آسیب نرساندن به همراهان و دوستان و افراد خانواده ، ریشه در نقاط ضعف زنان یا مردانی ندارد كه در جایگاه پایینی از مسیر تكاملی قرار گرفته اند و درنتیجه ابزار لازم وكافی جهت تخریب دیگران را بدست نیاورده اند. بی آزاری باید برآیند ادراك حقیقی و نظارت آگاهی بر شخصیت انسان باشد و درنتیجه آدمی در تمامی اعمال و رفتار و روزمرهء خویش مهربان خواهد بود. چنین انسانی ظرفیت ورود به آگاهی و درك همراهان خویش رادارد و هنگامیكه به چنین مرتبه ای میرسد، همه چیز را در پرتوی یاری رساندن به نوع بشر، فراموش میكند.
3. باشد كه «نیروهای نور» به پیش آیند و صف خدمت گزاران سیارهء زمین روز به روز طولانی تر شود. باشد كه «جوهر صلح» از كالبدهای پایین به عنوان ابزاری جهت برقراری هارمونی و آشتی استفاده كند. بگذار تا «جوهر نیت خیر» بر اذهان ما حاكم باشد و درنتیجه جایی برای روحیهء نكوهش یكدیگر و انتشار جر و بحثهای ویرانگر وجود نباشد.
با آسیب نرساندن به یكدیگر، می توانیم جمعی از خدمت گزاران واقعی را تربیت كنیم كه مسیر را برای جریان سیال حیاتی هموار میسازد.
مهربانی، كلید رها ساختن سرشت مادون از دنیای توهمی و پدیده های متجلی است.
4. در تعالیم باطنی، بر موضوع مهربانی به یكدیگر و همچنین به تطهیر مراكزتولید انرژی بسیار تاكید شده است. با انجام تمرینات مربوط به پاكسازی مراكز انرژی، ما انسدادها را بر طرف میسازیم و اجازهء ورود انرژیهای بالاتر را می دهیم.
5. در رفتار، گفتار و اعمال خود مهربان باشیم....به امید آن روز

ahmad saffar benis